به نظرم یکی از چیزهایی که برای شروع هر کاری نیاز هست از خودمان بپرسیم و دنبال جوابش به طور جدی، باشیم این سوال است که

آیا قبلا یک نفر بوده که این کار را انجام داده باشد و بتوانم از تجربیات او استفاده کنم یا من اولین نفری هستم که دارم این کار را انجام می‌دهم؟

این سوال در مقالات با عنوان «مرور ادبیات»، در بیزینس با عناوین مختلفی مثل «شناخت رقبا» و در اکثر طراحی‌ها (اعم از طراحی سیستم، سیاست‌نویسی، سیاست‌گذاری، حکمرانی و…) تحت عنوان «بنچ مارک» شناخته می‌شود.
از فایده‌های این کار، این است که می‌توانیم تجربه‌هایی که در آن موضوع خاصی که مورد پرسش ما است را، پیدا کنیم و به جای شروع از پله‌ی اول، از پله‌ی دهم یک کاری را آغاز کنیم و نود و نه اشتباه گذشتگان را تجربه نکنیم و به جای آن اشتباه‌ها، صدمین اشتباه را مرتکب شویم!

داستان‌ها، فیلم دیدن، رمان خواندن و… هم به نوعی به نظرم این کمک را به آدم می‌کند که در یک بازه‌ی زمانی کم، عمرها و زندگی‌های دیگر را ببینم یا آن شرایط تصمیم‌گیری را تجربه کنیم و از موقعیت‌های مختلفی که در زندگی شخصیت‌ها پیش می‌آید، شبیه‌سازی برای خودمون انجام دهیم.

خطری بزرگی در بنچ مارک کردن وجود دارد که باید به طور جدّ، به آن توجه کرد. که اول نیاز است به بخش ۵۹، دفتر پنجم مثنوی مراجعه کنیم:

اگر فکر کردید که من، متن بخش ۵۹، دفتر پنجم مثنوی را در اینجا قرار می‌دهم، بروید توبه کنید!

گنجور » مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۹ 

 

بعضی مواقع، وجود یک پلن و برنامه‌ی خوب یا بسیار خوب، از موقعیتی که مطلوب و مورد سوال ما هست، باعث می‌شود گذشته‌ی آن طرح و خطرات و ملاحظاتی که برای بالا آمدنِ آن سیستم، مورد نیاز است را نبینیم؛ یعنی وجود یک لذت زیاد و هیجان انگیزی که وجود دارد باعث ندیدن کدو در طراحی‌ها و بنچ مارک‌ها می‌شود که آسیب‌های جدی به روح و جسم طراحی و طراح وارد می‌کند.

برای الگوبرداری باید به عنصر زمان و مقدمات توجه بسیاری کرد؛ پس همیشه یادمان باشد که

اولا

کدو را در طراحی ببینیم

ثانیا

کاری که یک مادر در نُه ماه انجام می‌دهد را، نُه مادر در یک ماه نمی‌توانند انجام دهند

 

در آخر، می‌شود به این جمله توجه کرد:

… البته برنامه خصوصیاتی دارد؛ باید منطبق بر خصوصیات جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی کشور باشد. از برنامه کشورهای دیگر نمی‌شود تقلید کرد؛ برنامه یک چیز تقلیدی نیست. این‌که فلان کشور از این راه به توسعه رسید، پس ما هم از این راه برویم، غلط است. باید امکانات و موجودی و توانایی‌ها و زمینه‌های کشور محاسبه و راه انتخاب شود. برنامه، فقط اقتصادىِ محض نباشد. در برنامه، فرهنگ، امنیت، معنویّت و اخلاق باید حتماً دیده شود. فقط رشد اقتصادی مورد تکیه نباشد؛ در چارچوب سیاست‌های کلانی باشد که عرض شد.
رهبر انقلاب، بیانات در دیدار کارگزاران نظام 15/05/1382