MCDM یا Multiple Criteria Decision Making به مجموعه‌ای از روش‌های تصمیم‌گیری گفته می‌شود که برای انتخاب بین چندین گزینه با در نظر گرفتن چندین معیار مختلف به کار می‌روند. در این روش‌ها، ابتدا معیارهای موردنظر و وزن هر معیار مشخص می‌شوند، سپس گزینه‌ها با استفاده از این معیارها و وزن‌دهی به آن‌ها، مورد ارزیابی و رتبه‌بندی قرار می‌گیرند (برای بیشتر دانستن، گوگل کنید و یا از ویکی‌پدیا فارسی یا ویکی‌پدیا انگلیسی بخوانید و یا فیلم زیر را که از یوتیوب برداشته شده، ببینید و یا همین‌جا به خاطر عدم دسترسی به دورزننده‌ی فیلترها، مشاهده کنید)

 

از مزایای استفاده از روش‌های MCDM می‌توان به محاسبه دقیق‌تر و رتبه‌گذاری گزینه‌ها، پوشش دادن به معیارهای مختلف و تصمیم‌گیری بر اساس آن‌ها اشاره کرد.

برخی نقدهای عمومی، به این روش وجود دارد که شامل موارد زیر است:

  • برای اینکه نتیجه‌گیری از این روش به درستی انجام شود، باید معیارها و وزن‌دهی به آن‌ها به صورت کاملاً دقیق و کامل مشخص شوند، این مسئله ممکن است در برخی موارد زمان‌بر و پیچیده باشد.
  • این روش برای تصمیم‌گیری در مواردی که تعداد معیارها و گزینه‌ها بسیار زیاد باشد، به دلیل پیچیدگی محاسباتی که دارد، کاربردی نیست.
  • در برخی موارد، معیارها و وزن‌دهی به آن‌ها ممکن است بدون پیش‌زمینه‌ی قبلی و بدون استفاده از داده‌های قابل ارزیابی و قابل آزمون انجام شود، که این می‌تواند به نتایج نادرستی منجر شود.

به خاطر ذهن مهندسی‌ای که ما مهندسی خوانده‌ها داریم، خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که بدون اینکه بدانیم، شرایط و روابط و خیلی از چیزهای مرتبط با روابط انسانی را با MCDM تحلیل می‌کنیم (که عبارت درست‌تر تحلیل چندمعیاره Multiple-Criteria Decision Analysis (MCDA) است)؛ برای مثال بزرگواری آمده برای انتخاب همسر مناسب مقاله‌ای با عنوان «رویکردی نوینی به منظور تصمیم گیری در خصوص انتخاب همسر مناسب با بهره گیری از روش های تصمیم گیری چندشاخصه» منتشر کرده است.

از روی تجربه، نظر شخصی من این است که از آن‌جایی که

مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَىٰ – نجم 11

دل آنچه را كه ديد دروغ نشمرد

و

پیچیدگی یک چیز اغلب متناسب با زیبایی آن است

الکساندرا آدورنتو

 

و روابط انسانی در عین پیچیدگی، از زیباترین اتفاقاتی هست که در عالم می‌تواند بیافتد، اساسا استفاده از این معیارها و روش‌‌ها، وقتی که دل به یک چیز رضا نیست، به نتایج خوبی نمی‌رسد. از جدی‌ترین ایراداتی که در استفاده از MCDA و MCDM در روابط انسانی وجود دارد، به نظرم این موارد است:

  • احتمال ایجاد اشتباهات در ارزیابی و انتخاب نیازها به خاطر شرایط مختلف آب‌وهوا و هورمون‌های بدن و…: در این روش، انتخاب نهایی معمولا تنها بر اساس ارزش‌های معین شده صورت می‌گیرد و ممکن است عواملی مانند تجربه، شخصیت و چیزهای دیگر مثل، شاد بودن، احساس راحتی داشتن و… درنظر گرفته نشود؛
    آیا نمی‌توان این‌ها را هم در معیارها قرار داد؟
    بله می‌شود اما امتیاز دادن به این موارد، تحت شرایط محیطی و هورمونی متفاوت است.
  • در صورتی که ارزش‌ها و معیارهای استفاده شده در روش MCDM درست تعریف نشوند، ممکن است تصمیم‌گیری‌ها نتایج نامطلوبی داشته باشند: از آن‌جایی‌که استفاده از روش‌های مهندسی و ریاضی، ذهن را در عین حالی که منسجم می‌کند، کانالیزه هم می‌کند، اگر در لحظه‌ای که داشتید ارزش‌ها و معیارها را می‌نوشتید، همه‌ی جوانب را در نظر نگرفته باشید (که اساسا نمی‌تواند این اتفاق تا قبل از مرگ، بیافتد!) خروجی نهایی، ممکن است یک شتر گاو پلنگ یا شترمرغ در بیاید؛
    آیا نمی‌توان با مشورت، این مشکل را حل کرد؟
    بله می‌شود، اما در نهایت این مشورت و تجربه و جهان‌بینی فرد دیگری هست که به ما منتقل می‌شود و خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که دو فرزند از یک خانواده با یک تغذیه و از یک خون و حاصل تربیت و خوراک رسانه‌ای مشترک، نظرات متضاد دارند، شاید تجربه بقیه دلیل کافی برای رد کردنِ یک فرد باشد اما دلیل کافی برای تایید یک فرد، نباشد.

خب، به نظر شخص من که زیراب MCDM را در روابط انسانی زدم، انسان خلق شده در سختی‌ها، تحت تأثیر هورمون‌ها و آب‌وهوا و بدون دانستن آینده، نیاز به تصمیم‌گیری پیدا می‌کند، باید چکار کند؟

به نظرم یک سری شاخصه‌ها باید باشد که تعیین‌کننده‌ی ادامه دادن یا ندادنِ یک رابطه‌ی انسانی هستند و براساس اهمیتِ یک موضوع، چک شود که فرد این موارد را دارد یا نه، بعد از آن و مشورت توسط افراد مختلف براساس اهمیت موضوع (برای مثال شاید برای تداوم انجام یا عدم انجام خرید از یک مغازه، نیاز نباشد که از همه‌ی اهالی کوچه، بخواهیم به ما مشورت دهند اما برای موضوعی مثل ازدواج، خانواده به عنوان یک نهاد، مشورت‌شان خیلی خیلی مهم است) این قلب باشد که نظر دهد یک اتفاق بیافتد یا خیر. قاعدتا اگر همه‌ی این موارد را با اعتقادات مذهبی و سپردن کارها و اتفاقات به خدا و ائمه همراه کنیم؛ خروجی نهایی، متفاوت از خیر کثیر، نخواهد بود و در آخر باید اشاره کرد که:

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : سَلُوا القُلوبَ عنِ المَوَدّاتِ ؛ فإنّها شَواهِدُ لا تَقْبَلُ الرُّشا .
امام على عليه السلام : دوستي‌ها و محبتّ‌ها را از دل‌ها بپرسيد كه دل‌ها گواهانى رشوه ناپذيرند.

و

بیـــــا و مسئله هــــا را ز راه دل حــــل کن

که در تمام جهــــان این سخــن مثـل بشود

اســاس علـــم ریاضـــی به باد خواهد رفت

اگر که مسئله‌هـــــا عاشقانــه حـــــل بشود

غلام‌رضا طریقی